
خب اینم داستان دوم که بهتون گفته بیدم😁💗

اسم :کیم کی هو 😁❤💖 لقب: نارگیل 😁❤💖 سن:۲۰ اطلاعات لازم:از ۱۰ سالگی در امریکا بود تا ۱۶ سالگی مامانش تو امریکا پیشش بود ولی دیگع از ۱۶ سالگی کیم کی هو اومد کره و کیم کی هو پیش مامان بزرگش موند و ۱۹ سالش کنکور داد و از پزشکی در اومدم رتبه ی دو بود 😁❤💖بعدش یه سال دانشگاه تو امریکا و بعدش برای ادامه میاد کره ❤💖😁و اتفاقای جالب و شوکه کننده ای میافته شخصیت دختر اول😁💗💜

اسم : چوی چه یونگ❤💖😁 لقب: اعتماد به لوستر 😐💔 سن: ۱۹💖😁❤ ُشغل: دکتر 💖😁❤رتبه ی سه کنکور از ۶ سالگی بهترین دوست کیم کی هو بود و پدرش بادیگارد و راننده ی خانواده ی کیم بود 💖❤ مامانش هم سر اشپز بود 💖❤وقتی که خواهر چه یونگ تازه بدنیا اومده بود اومده بودن به عمارت کیم ها و اونجا کار میکنن 💖❤ شلوغ و شیطون هست و کمی خرابکار 😁 شخصیت دختر دوم ✌

اسم: چوی چه یون 😁💖❤ سن: ۲۴😁❤💖 شغل : میکاپر ✌🏻😁❤💖 اطلاعات لازم: خواهر بزرگ تر چوی چه یونگ هست 😁✌🏻 در کمپانیه بیگ هیت کار میکنه ❤😁💖 و از بچگی دختر ارومی بود ❤💖😁و مسئولیت پذیر😁💖❤ و همیشه خرابکاری های چوی چه جونگ و کیم کی هو رو تمیز میکرد 😁💖❤ شخصیت دختر سوم😁
کیم کی هو :مامان اره رسیدم این بادیگارد کجاست..... اهان دیدم .. نه نه نگران نباش .. باشه باشه .. مامانم من باید برم خداحافظ .. منم دوست دارم خداحافظ ❤💖 اقای چوی جونگ:خانوم کیم ببخشید منتظرتون گذاشتم لطفا از این طرف کیم کی هو: مشکلی نیست فقط بیا این چمدونام رو دستام شکست اقای چوی جونگ: ببخشید حواسم نبود خانوم چوی چه یونگ منتظرتون هستن تو فرودگاه کره کیم کی هو: واقعا 😆اخ جونننن دلم براش یه ذره شده بید 😀😁😆 اقای جوی :بهتر زودتر بریم بفرمائید 😊 کیم کی هو: اره اره بیا بریم😆😁 اقای چوی: خانوم کیم از این ور کیم کی هو: یادم رفته بود ماله من شخصی خب😁بریم بریم اقای چوی: لطفا ندوید ممکنه بیافتین و چیزیتون بشه خانوم کیم خانوم کیم صب کنین بعد زمزمه کرد با خودش :بازم مثل بچگیتون شاد شنگولین کیم کی هو: اقای چون بیاین دیگه چرا وایستادین😜 اقای چوی: اومدم ______________________________________________ چند ساعت بعد 😁💖❤ اقای چوی: خانوم کیم رسدیم پاشید خانوم کیم خانوم کیممممم (ایندفعه داد زد 😂) کیم کی هو: هاننن چیشد کی مرد وی زنده شد اقای چوی: لطفا اروم باشین رسیدیم به کره باید میاده بشیم😊 کیم کی هو: اهان 😐💔باشه چمدونا رو تو بیار😐💔صب کنن رسیدیم به کره اخ جون الان میتونم چه جونگ رو ببینم😁 اقای چوی: خانوم کیم خانوم کیم باز چرا دویدین 🤦🏻♂️وای از دست شما صب کنین منم بیام

از زبون 😁 چه یونگ : هوفف کجا موندن نکنه هواپیما سقوط کنه 😐یعنی مرده 😐💔؟ کی هو: چه یونگ 😆 من(چه یونگ): نارگیل 😆 (تقریبا به عکس بالای شبیه بود بغل کردناشون😁) من(چه یونگ ): خفم کردی دختر ولم کن دارم خفه میشم ..... اخیش یه نفس بکشم دختر کشتی من رو کی هو: اخیش 😁✌🏻عوض ۱۰ سال رو در اوردم 😁✌🏻 من(چه یونگ): بی ادب دلم واست تنگ شدع بود این مجازی هم نبود اصلا ندیدمت😐💔 کی هو : منم 😆💖😁بریم 😁✌🏻 من(چه یونگ): نخیرم 😐😁اول 😐💔چیزایی که برام خریدی رو بده کی هو: چه یونگ من (چه یونگ): بلع 🙄 کی هو: اگه میتونی من بگیر 😁😂 من(چه یونگ ):هان😐💔هعییی دختر صب کن الان میکشمت _________________________ [بعد از نیم ساعت] کی هو: وای مثل قدیم تند تر از منی😁💔😑 من(چه یونگ): خب ما اینیم دیگع 😁✌🏻💖 کی هو: اب رو بده به من و بازم اعتماد بنفست سرجاشه😐💔 من(چه یونگ): 😂😂اگه نبود باید شک میکردی که خودمم😁ولی هرچند میتونی از خوشگلیم بفهمی منم😁 و قدردان این صورت درخشان که جلوته باش😁 کی هو: با سه کلمه 😐💔✌🏻اعتماد به لوستر 😐💔✌🏻😁 من(چه یونگ): ما اینیم دیگع چه کنیم😂✌🏻
بعد از یه ساعت 😁💖✌🏻❤ از زبون نویسنده 😐💔❤ آقای چوی : خانوم کیم دخترم چه جونگ 😐💔هعی پاشید رسدیم چه جونگ خانوم کیم (با داد گفت ) هر دو باهم😐💔: کی مردددد😐😐😐💔💔💔 اقای چوی: رسدیم به عمارت پیاده بشین چه یونگ: اهان باشه باشه😁✌🏻💖 اقای چوی: از دست شما ناسلامتی ۲۰ سالتونه 🤦🏻♂️ چه یونگ: ۱۹ 😐🙄 اقای چوی : شیش روز دیگع 😐🙄✌🏻۲۰ 🤦🏻♂️ چه یونگ: حالا هرچی😁بعد رو کرد به کی هو بعد دستش رو باز کرد و محکم زد پشت کله ی کی هو کی هو: یااا درد داشت 😑💔 چه یونگ: اخخخ 😂😁تو پیاما مفتی نمگیفتم که میام میزنم بشت خاک بره چشت 😂😁 کی هو: خیلی نامردی صب کن بزنم بفهمی با کی طرفی 😑💔😁 چه یونگ : دست نمیرسه 😁 بعد افتاد دنبال چه یونگ بعد با یه ضربه خوردن به یه چیزی و افتادن یومی : اخه شما میخواین کی بزرگ بشین هوففففف 😑💔 کی هو: بعد از این همه سال من و میبینی 😁✌🏻❤💖و این رو میگی💖❤✌🏻😁 یومی : بپر بغلم ببینم 😁❤💖 چه یونگ: از هم فاصله بگیرین 🙄💔کی هو ماله منه🙄💔✌🏻 یومی : اقا بفرما ماله شما 🙄😐💔 چه یونگ: کی هو بیا بریم عمارت دیگع 😁✌🏻مامانت منتظرته ✌🏻😁 کی هو: اومدم بعدش یه دانگ زد پشت کله ی چه یونگ یک در یک 😁✌🏻 چه یونگ: یااااا 😐😑بعد با پا زد به پای راستش 😁دو به یک 😁 کی هو: مثل همیشه 😑✌🏻 چه یونگ: بفلما 😁بلو تو😁✌🏻

کی هو: بوی کیک میاد 😋🤤 چه یونگ: اره 😁ماله جیمین هست 😁فردا تولدشه 😁 کی هو: میدونم دیگع😁😋میگم چه یونگ : بریم 😁کیک جیمین رو بخوریم؟✌🏻😁 کی هو : ازکجا فکرم رو خوندی😐💔 چه یونگ : خب 😐💔از بچگی این کاره بودیم💔😐😂 کی هو: 😂😂😂ارههه یادش بخیر 😂😂😁 چه یونگ: همیشه جیمین از دستمون کلافه بود😂😂😂😂💖❤❤ کی هو:😂😂😂اره به قول خودت😂💔ما اینیم دیع💔😂 __________________________ کمی بعد مامان چه یونگ و کی هو: بازم شما دو تااا😐😑😑😑😑😑😑😑 کی هو: 😐💔چه یونگ بیا فرار کنیم 😐💔اوه اینکه نیست لعنتی😑😑💔مثل همیشه زودتر فرار کرده 😐💔😑 کی هو: مامان الان توضیح میدم اروم باش و الفراررررر🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️ رفت تو حیاط قسمت سبزه ها که احساس کرد یه دستی رو مچش گرفته شد رفت تویه سبزه درخت(عکس بالا ی )
اییییی 😐💔اینجا کجاست 😐💔 چه یونگ💔😐 چه یونگ: اوه اینجا مخفی گاه بندست 💔😐توش خالی کردم و فقط یه اب و دوتا کولوچه هست😁✌🏻برای دو نفر جا هست 😁✌🏻 کی هو: اوه😐💔🚶🏻♀️🕳💔هعییی چه یونگ: 😁💖❤دیگه باید بریم تو با مامانت قشنگ سلام کنی💖😁❤ کی هو: باشه😁❤💖بزن بریم😁🏃🏻♀️ ___________________________ خب بعد از سلام😐💔و دیدن 😐💔هم😐💔 بابای کی هو : بزرگ شدی دخترم 💖 کی هو: بلع 😁✌🏻 مامان کی هو: 😐💔ولی این عقلش😐💔مطمئن نیستم مثل بچه های 😐💔۹ ساله ای😐💔 کی هو:یااا مامان 😐🚶🏻♀️🕳💔 جه یونگ:خب درست میگه دیگه مامان چه یونگ: تو حرف نزن😐💔خودت بدتری کی هو:😂هر کی با من در افتاد ور افتاد 😁✌🏻💖 مامان کی هو: دیگه وقت خوابه جیمین: مامان کیک من رو چیکار میکنی🚶🏻♀️🕳💔 مامان کی هو: من همیشه اماده ام واسه این چیزا خیالت راحت😁✌🏻💖 جیمین: باشع😁✌🏻راستی مامان گروه رو دعوت کردم ههااا مامان کی هو: مگه مونگ اینا اومدن (خواهر ناتنین مامان کی هو هست 😁) جیمین : اره 😄 مامان کی هو: خوبه پس😄✌🏻💖دیگه برین بخوابین دیر وقته

فردا ساعت : ۳ ظهر از زبون نویسنده : کی هو: دختر ژون چه یونگ: نارگیل چی میگی😐💔 کی هو: میگم چه لباسی برای تولد جیمین بپوشیم همه میان چه یونگ: اممم برو کنار یه نگاهی بندازیم تو لباس اتاقت کی هو: باشه _________________________________ کمی بعد کی هو: چطورع؟ چه یونگ نح بزار خودم برات انتخاب میکنم کی هو: زیادی شلوغ نباشه چه یونگ فهمیدم😐💔 (اتاق لباس عکس بالای )

کی هو: میگم که چه یونگ اعضا چرا گفت جیمین😐💔منظورش چی بید ؟ چه یونگ: جیمین خوانندس😐💔 کی هو: چی😐😐😐😐😐😐😐 چه یونگ:تو یه گروه به اسم بی تی اس هست ۷ نفرن (همین طوری که داشت لباس انتخاب میکرد داشت براش توضیح میداد)خب بزرگ ترین عضو شون جین هست بعد (فعلان فعلان توضیح داد دیگع😐💔) کی هو: وقتی من نبودم چقدر همه چیز عوض شدع😐💔 چه یونگ : کی هو چطورع این لباس 😁 کی هو: مثلا گفتم😐💔که شلوغ نباشه😐💔 چه یونگ مگه چشه خیلی هم خوبع 😁💖 کی هو: امم باشه بده 😐💔🚶🏻♀️🕳 چه یونگ: بهت خیلی میاد مطمئنم😁✌🏻 کی هو: ملشی😁💖ولی بگم ها من برات انتخاب میکنم و تو هم بیشتر توضیح میدی 😁 چه یونگ:خب میگم 😁

کی هو: بگو گوش میکنم چه یونگ: خب داشتم میگفتم امم باایس من تو اعضا کوکی و جالبش اینجا هست که هیچ وقت ندیدمش😐💔 کی هو: چقدر خر شانی تو😂😂😂 چه یونگ: خب چیه😑💔 کی هو: ببین این لباس چطورع😁 چه یونگ: خوشگلع😁 کی هو: وقتی بپوشی خیلی خوشگل میشی😁✌🏻 چه یونگ: شک نکن ولی اینم بگم من هر حال خوشگلم😁✌🏻 بزن بریم 😁موهامون رو درست کنیم😐💔 کی هو: باوشه 😐💔🚶🏻♀️🕳
خب خب دوستون دالم😁💜💗بابای 💗💜
برو دیع😐💔
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یه بار نمیخواستم به معلم جواب بدم بعد با ویس گفتم ببخشید نمیتونم ویس بدم ویسم خرابه
بعد معلم گفت پس الان من این ویس و گفتم 🤦🏻♀️🤣😂😅
عرررررررر😂😂😂😂💔💔💔خیلی بد سوتی دادی دیع💔😂😂💔💔💔💔💔💔💔💔بزار منم بگم 😂😂💔من یکی از 💔😂سوتی ترین ادم های دنیا هستم😂💔مثلا یه بار💔😂اوایل مهر اینا بید اشتب نکنم😂💔به بابام گفتم بابا💔😂مهریم رد کی میدی😂💔😂خدایی قیافه ی بابام دیدنی بید بیچاره شک کرد😂💔منو شوهر داده💔😂✌🏻😂💔ولی تو هم سوتی دادی هم خرا کردی😂💔😂
عالییییی بود بعدی
ملشی😁💖💖💖💖💖💖💖💖
عالییییییی بوووددددد عاجووووو💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓حرف نداشتتتتتتت😆😆😆😻😻😻😻😻😻💖💖💖💖
فیدات عشخم😂💔💔💔💔💔💔💔💔💔💖💖💖💖💖😁💖😁💖😁💖😁💖😁💖😁💖💖😁💖😁